بسیاری از افراد میخواهند در مراکز شبه خانواده داوطلب شوند و درکل انگیزههای آنها بسیارخوب است. اما همچنین میدانیم که مراقبت و نگهداری به چه معناست. کل دوران رشد کودکی، کودکان تحت سرپرستی در یک موسسه خیریه نگهداری شبانه روزی کودکان بیسرپرست یک جریانی ثابت و متغیر از حضور داوطلبان و بازدید کنندگان میباشد و در طی آن افرادی میآیند و سپس میروند.
کودک بیسرپرست احساس خالی بودن، عدم اطمینان و سردرگمی میکند. از زبان کودکان بیسرپرست، هنگام ورود داوطلبان و ... برای بازدید از آن احساس خوشایندی نمیکنند. در مورد فرزندان خیریه مهر ایرانیان، خانه مهر را خانه خودشان میدانند و تمایل زیادی به رفت و آمد و دیده شدن خانهشان به عنوان مرکز نگهداری ندارند. معمولا بازدید کنندگان، بچههای کوچک را بیشتر از بزرگترها دوست دارند. همدردی و ترحم زیادی در هنگام بازدید وجود دارد که هرگز خوشایند این عزیزان نیست.
از یک طرف، وقتی این غریبهها در هنگام بازدید سعی میکنند محبتشان را نشان دهند، کودکان تحت سرپرستی احساس ناراحتی میکنند، اما از طرف دیگر آرزو میکنند که یک بزرگسال برای توجه و محبت به او توجه کند. در مراکز نگهداری شبانه روزی مشاهده میشود که بچههای کوچک بعد از رفتن یک خیر که به طور مثال در حدود چند ماه همراه او بوده است و دیگر نیست، گریه میکنند. اما بزرگترها به آن عادت کردهاند. با رفت و آمد موقت افراد، احساس اعتماد کودکان تحت سرپرستی به مردم از بین میرود. این چیزی است که تأثیر ماندگار در زندگی آنها داشته است. تصور اینکه کسی برای دوست داشتن یا محافظت از من وجود ندارد.
بهعنوان یک داوطلب در خیریه مهر ایرانیان برای همدلی با کودکان بیسرپرست توصیه میکنم در ابتدا بدانیم شرایط موجود این عزیزان اجباری بوده و هیچکدام انتخاب نکردهاند که در چنین وضعیتی باشند. حتی این امکان وجود داشت یکی از ما جای این کودکان بیسرپرست میبودیم. بنابراین نگاه ترحمانگیز و دلسوزی برای این عزیزان بیفایده است. این کودکان با فرزندان ما هیچ فرقی ندارند و همگی برابر هستیم. حق زندگی،تحصیل،کار،تفریح و رفاه برای این عزیزان نیز میباشد. به کوذکان بیسرپرست بهعنوان یک انسان و نه یک یتیم و بیچاره نگاه کنیم و احترام بگذاریم.